تلاش نافرجام جامعهشناسان برای تعیین منزلت پارادایمی جامعهشناسی
نویسنده
چکیده مقاله:
کتاب توماس کوهن با عنوان ساختار انقلابهای علمی موجی از آثار نوشتاری جامعهشناسان را دربارة کاربرد مفهوم پارادایم و مدل کوهن برای تحلیل ساختار علم جامعهشناسی در دهة هفتاد میلادی ایجاد کرد، اما نتایج این کوششها چندان رضایتبخش نبود، تاجاییکه در دهههای بعد تحلیل پارادایمی جامعهشناسی بهکلی کنار گذاشته شد. این مقاله میکوشد در کنار مروری انتقادی بر ادبیات مزبور (با تأکید بر آثار فردریکس و ریتزر) نشان دهد که تحلیلها و مواضع این گروه از جامعهشناسان در ترسیم ساختار علم جامعهشناسی پیوند ارگانیکی با مدل کوهن ندارد و اتکای تحلیلی آنها به کوهن نادرست است. درحقیقت، جامعهشناسانی که به این مدل علاقه نشان دادند فقط ازطریق بازتعریف مفهومِ پارادایم و تحریف مدل کوهنی از علم بود که توانستند پارادایمهایی را در علم جامعهشناسی بیابند؛ نیز استدلال کردیم که اگر در جامعهشناسی پارادایمهایی وجود داشته باشد نمیتوان آن را در کل جامعهشناسی یافت، بلکه باید در درون حوزههای مضمونی پژوهش جامعهشناختی پیدا شوند. دیگر اینکه پذیرش پارادایم در جامعهشناسی مشروط به وجود جماعتی از شاغلان یا پژوهشگرانی است که به پارادایم پیشگفته تعلق داشته باشند. سوم اینکه باید بتوان از پارادایم مزبور در طرح معماها و حل آنها استفاده کرد. نکتة دیگر این مقاله آن است که تاریخ جامعهشناسی تاکنون نشان میدهد جامعهشناسی همواره فاقد پارادایم مسلطی بوده است که برای تکوین علمِ نرمال کوهنی ضرورت دارد. بنابراین، شاید استفاده از مدل کوهنی اصولاً در جامعهشناسی ممکن نباشد. بهعلاوه، جامعهشناسی فاقد سنت پژوهشی روشن و مشخص برای حل معماست و عمدتاً در آن از رویکردها و چشماندازهای وسیع استفاده میشود. درنتیجه، تلاش برای گنجاندن جامعهشناسی در چارچوب مدل کوهنی شاید اساساً گمراهکننده باشد.
منابع مشابه
تلاش نافرجام جامعه شناسان برای تعیین منزلت پارادایمی جامعه شناسی
کتاب توماس کوهن با عنوان ساختار انقلاب های علمی موجی از آثار نوشتاری جامعه شناسان را درباره کاربرد مفهوم پارادایم و مدل کوهن برای تحلیل ساختار علم جامعه شناسی در دهه هفتاد میلادی ایجاد کرد، اما نتایج این کوشش ها چندان رضایت بخش نبود، تاجایی که در دهه های بعد تحلیل پارادایمی جامعه شناسی به کلی کنار گذاشته شد. این مقاله می کوشد در کنار مروری انتقادی بر ادبیات مزبور (با تأکید بر آثار فردریکس و ریت...
متن کاملتلاش برای شناختن سکانداری خوب
سکانداری خوب انگارهای است که طرفداران و منتقدان زیاد دارد. این واژه از اواخر دهه 1980 رواج یافت. به هر حال تعریف و توصیف روشنی نه از سکانداری خوب و نه حتی از سکانداری وجود دارد. گرچه در باره خصوصیات آن نیز اتفاق نظر مشاهده نمیشود، میتوان هشت خصوصیت را برای سکانداری خوب در نظر گرفت: مشارکت، پاسخگو بودن، شفافیت، حکومت قانون، حساسیت نسبت به نیازهای مردم، جهتگیری به سوی اجماع، منصفانه و در برگ...
متن کاملپراکسیس: پارادایمی برای اقدام پژوهی
مقدمه: اقدام پژوهی یک متدولوژی تحقیق با هدف دوگانه (اقدام و تحقیق) است و به عنوان یک روش تحقیق تحت هدایت یک پارادایم یا دیدگاه فلسفی است. این مقاله به طور خلاصه به توصیف پارادایم و پارادایم تحقیق پرداخته و به این مسأله می پردازد که اقدام پژوهی در کدام پارادایم (اثبات گرایی، تفسیری، یا پراکسیس) قرار می گیرد.
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
عنوان ژورنال
دوره 7 شماره 4
صفحات 30- 54
تاریخ انتشار 2014-12-01
با دنبال کردن یک ژورنال هنگامی که شماره جدید این ژورنال منتشر می شود به شما از طریق ایمیل اطلاع داده می شود.
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023